روزي رسول خدا ( صلي الله عليه و آله وسلم ) در أَبطَح نشسته بود كه جبرئيل بر او نازل شد و گفت : « اي محمد ! خداي والا به تو سلام فرستاد و فرمان داده كه چهل روز از معاشرت با خديجه كناره گيري كني . » پيامبر ( صلي الله عليه و آله وسلم ) عمّار ياسر را نزد خديجه فرستاد و او را از اين فرمان خدا خبر داد . پيامبر نيز چهل شب به خانه نرفت و چهل شب تا صبح به عبادت مشغول بود و روزها روزه بود . با پايان يافتن چهل روز ، جبرئيل نازل شد و گفت : « اي محمد ! خداي بزرگ به تو درود مي فرستد و دستور مي دهد آماده اعطاي تحيت و تحفه او باشي . » در همين حال ميكائيل نازل گشت و طَبقَي را كه با پارچه اي از حرير نازك پوشانده شده بود ، در برابر رسول خدا ( صلي الله عليه و آله وسلم ) قرار داد . جبرئيل وارد شد و گفت : « اي محمد ! پروردگارت فرمان مي دهد كه امشب با اين غذا افطار نمايي . » پيامبر اكرم ( ص ) چهلمين روز را با غذاي پاك بهشتي افطار كرد و شبانه روانه خانه شد و همان شب نور پاك فاطمه ( سلام الله عليها ) منعقد گرديد . ( احمد ، خاتمي ، سيره فاطمي ( سلام الله عليها ) ، 1393 ، ص 43 )
در چگونگي آفرينش حضرت زهرا ( سلام الله عليها ) آمده است : امام صادق ( عليه السلام ) ، از پدرش ، و او از جدّش روايت مي كند كه رسول خدا ( ص ) فرمود : اي مردم ! آيا مي دانيد فاطمه ( س ) چگونه آفريده شد ؟ گفتند : خدا و رسولش آگاه ترند . پيامبر ( س ) فرمود : فاطمه فرشته اي به تمثال آدميان خلق شد ، نه در قالب آدميان . او از عرق جبرئيل و كرك هاي او پديد آمد . مردمان گفتند : اي رسول خدا ! امر بر ما مشكل گرديد ؛ زيرا مي فرمائيد كه فاطمه فرشته اي انسان وَش ، و نه انسان است و آنگاه مي افزائيد كه از عرق و كرك جبرئيل آفريده شده است ! حضرت فرمودند : هم اكنون شما را از سرّ آن آگاه مي كنم . پروردگارم سيبي بهشتي به من هديه نمود . جبرئيل آن را از سوي خداوند برايم آورد و به سينه ام چسپانيد . جبرئيل عرق نمود و از سيب هم عرقي پديدار گرديد و آنگاه اين دو عرق به هم آميخته ، به سان شيئي واحد درآمد . جبرئيل مرا گفت : اي فرستاده ي خدا ! سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو باد . در پاسخ گفتم : اي جبرئيل ! سلام و درود بر تو باد . او گفت : خداوند تعالي سيبي بهشتي به تو هديه نمود است . پس من آن را گرفته ، بوسيدم و بر ديده نهاده و به سينه ام چسپانيدم . آنگاه جبرئيل گفت : اي محمد ! اين سيب را تناول نما : گفتم : اي دوست من ، جبرئيل ! آيا هديه ي پروردگارم را بخورم ؟ گفت : بلي ، چون پروردگارت بدان فرمان داده است . پس من آن را به دو نيم كردم ، و ناآگاه نوري درخشنده از آن ساطع گرديد ، چنانكه ترس وجودم را گرفت . جبرئيل گفت : بخور كه اين نور منصوره ، فاطمه است . بدو گفتم : اي جبرئيل ! منصوره كيست ؟ بانوئي است كه از صلب تو خارج مي شود . نام او در آسمانها منصوره و در زمين فاطمه است . گفتم : اي جبرئيل 1 چرا او در آسمانها منصوره و در زمين فاطمه ناميده اند ؟ گفت : او در زمين فاطمه نام نهاده اند ؛ زيرا دوستان و پيروانش را از آتش دوزخ مي رهاند و همچنين دشمنانش را از محبتش دور مي سازد و اين گفتار خداوندي است كه در قران مي فرمايد : « و آن روز مؤمنان با ياري خدايشان شاد مي گردند » ؛ سوره روم ، آيه 4 و 5 كه مراد از ياري ، ياري فاطمه است .( مجيد جعفر پور ، درسنامه فاطمي ، 1390 ،ص 20 )

موضوعات: بدون موضوع, ولادت حضرت زهرا ( سلام الله عليها )  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...