پيغمبر اكرم ( ص ) فرمود : جبرئيل يكي از سيب هاي بهشتي را به رسم هديه براي من آورد ، آن را تناول كردم و به دنبال آن با خديجه عليها السلام همبستر شدم و او به فاطمه عليها السلام آبستن شد . خديجه عليها السّلام مي گفت : از آبستن شدن به فاطمه عليها السلام هيچ گونه احساس ناراحتي نمي كردم و هرگاه تنها مي ماندم جنيني كه در رحم من بود با من سخن مي گفت و مرا سرگرم مي ساخت .
معلوم مي شود وجود مقدس اهلبيت همانند ساير مردم نبوده و در آفرينش جداي از تمام انسانها داراي ويژگي والائي هستند كه براي ديگران قابل درك نمي باشد .
وقتي كه كفار از رسول خدا صلّي الله عليه و آله خواستند ماه را بشكافد ، خديجه گفت : واي از محروميّت و زيانكاري كسي كه محمّد را تكذيب كند و حال آنكه او بهترين رسول و پيغمبر است . پس فاطمه در شكم مادر ندا كرد كه : اي مادر ! محزون مباش و نترس ؛ زيرا كه خداوند با پدر من است . چون مدّت حمل خديجه بسر آمد و وقتش منقضي شد فاطمه متولد شد و بنور روي خود فضارا روشن كرد .
ودر جاي ديگر آمده است : چون حضرت خديجه به فاطمه زهرا حامله شد ، در شكم مادر با مادر خود سخن مي گفت ، و خديجه آن را از پيغمبر صلي الله عليه و آله كتمان مي كرد ، تا آنكه روزي پيغمبر وارد شد و ديد خديجه سخن مي گويد ، و حال آنكه غير از او كسي نيست ، پرسيد با كه سخن مي گويد ، خديجه گفت : با فرزندي كه در شكم اوست سخن مي گويد . پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود : بشارت باد بر تو را اي خديجه اين دختري است كه خدا قرار مي دهد او را مادر يازده نفر جانشين هاي من كه بعد از من و بعد از پدرشان خواهند آمد . ( محمد علي حيدري ، فضائل ، مناقب و شهادت حضرت زهرا در روايت ، اهل سنت ، 1394 ، ص 42 )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...